شاهدین قتل عام 67 سخن می گویند
همه چیز را
با نام شما، آغاز خواهیم کرد.
قهرمانان!
سرودهایمان؛
-
با سلام به همه مادران و پدران داغدار و همه کسانیکه تابستان 67 طنابهای دار را بوسیدند من بههمراه هیأتی که مشاهده میکنید شاهدان قتلعام زندانیان گوهردشت بودیم. میخواهم از این فرصت استفاده کنم و تنها بخش کوچکی از چیزی که در گوهردشت و اوین را یادآوری کنم. در مقدمه…
ادامه متن -
من مهین لطیف، خواهر مجاهد شهید علیاکبر لطیف که در قتلعام های سال67 بهشهادت رسید هستم، اوایل مرداد سال67 بود که ملاقاتها قطع شد و دیگه به مراجعات خانوادهها هم پاسخی نمیدادند. دو سه ماه بعد ما دیگه خبری نداشتیم از بچهها و بعد رژیم شروع کرد سری به سری…
ادامه متن -
من مسعود ابویی مدت 8 سال در زندانهای اوین، گوهردشت، قزلحصار، کمیته مشترک و مدتی هم در زندان سپاه بابل و اطلاعات ساری بودم. آمدهام شهادت بدهم از نزدیک آنچه را که دیدهام. صفحه درخشان از مقاومت نسلی که فدا و استقامت را برگزیده بود، تا وفای بهعهد با رهبر…
ادامه متن -
با سلام و تشکر بهخاطر برگزاری این مراسم. من مهران غنیمتی میخواستم در رابطه با مجاهد شهید مجتبی غنیمتی امروز بگم، مجتبی غنیمتی متولد سال 39 بود. سال 60 دستگیر شد و سال67، چند ماه مونده بود به آزادیاش، توی قتلعام زندانیان67 به همراه بچههایی که 67 تیرباران…
ادامه متن -
در مقطع قتل عامهای سال 67، در زندانهای مختلف بودیم.خودم در زندان گوهردشت خواهران و برادران در زندانهای اوین، زندانهای شهرستانها زندان ساری، بروجرد و خرمآباد بودند ما آمدهایم اینجا که درباره این فاجعه شهادت بدهیم. من خودم آن موقع زندان گوهردشت بودم. در گوهردشت صبح روز شنبه هشتم…
ادامه متن -
من محبوبه غلام نژاد هستم، عمویم مصطفی غلام نژاد در قتلعامهای سال67 توسط رژیم تیرباران شد، در سن23سالگی بهدلیل پیوستن به مجاهدین حین خروج از مرز دستگیر شد، تا مدت زیادی از وی اطلاعی نداشتیم بعد اونو توی زندان اراک پیدا کردیم. ابتدا بهش حکم ابد دادن بعد از چند…
ادامه متن -
تلفن زنگ می زند. شماره را نگاه می کنم از ایران است. جواب می دهم. صدای گریه اش بلند است و فریاد می زند " اعدام شان کردند. اعدام شان کردند." بی وقفه چند بار این جمله را تکرار می کند. صدایش با دردی غریب عجین است و من…
ادامه متن -
من مهناز سعيدي ،فرزند يكي از شهدای قتل عام ۶۷ هستم كه ساليان است به مقاومت پيوسته ام. سال 95 در سالگرد قتل عام زندانيان سیاسی خانم مريم رجوي براي جنبش دادخواهي خون شهيدان قتل عام فراخوان دادند و طي آن كارزار بزرگی در ايران و…
ادامه متن -
پروین فیروزان از شاهدین قتل عام 67 از خاطرات خود برایمان میگوید
ادامه مطلب -
امروز در بيستمين سالگرد قتلعام شهداي مجاهد خلق، من و خواهران و برادرانم كسانيكه شاهدان اين قتلعام در زندان اوين يا ساير زندانها بوديم ميخواهيم آنچه را كه ديديم گواهي بدهيم من در زندان اوين بودم نيمههاي شب بود كه مجاهدشهيد زهرافلاحتيحاجزارع را از بند ما صدا كردند. زهرا فلاحتي…
ادامه مطلب -
من عاطفه آشتياني هستم خواهر مجاهد شهيد مهدي آشتياني، كه در جريان قتل عام سال67 به شهادت رسيد. مهدي رو ارديبهشت سال67 همراه تعداد ديگري از زندانيان از گوهردشت به زندان اوين آوردند و در آخرين ملاقاتش به خانواده ام گفته بود كه 2روزه كه در اتاقهاي ما رو بسته…
ادامه مطلب -
پدرم در جريان قتلعام زندانيان سال67 در زندان وكيل آباد مشهد به شهادت رسيد كه موقع شهادت 32سال سن داشت. پدرم اولين بار در سال60 بجرم هواداري از سازمان دستگير شد كه بعداز 4سال از زندان آزاد شد و مجددا در حاليكه ميخواست به ارتش بپيوندد در مرز پاكستان دستگير…
ادامه مطلب -
من امير سید احمدی هستم. ميخواستم دررابطه با دو تا از عموهايم [سيدمحسن سید احمدی، سيدمحمد سید احمدی ] كه در جريان قتل عام 30000زنداني سياسي در سال 67 شهيد شدن صحبت كنم. البته قبلش به اين اشاره كنم كه در سال60 بعد از حمله و هجومي كه به خانه ما…
ادامه مطلب -
من اکبر کاظمی هستم مدت 7سال در زندانهاي لاهيجان، قزلحصار و اوين بودم كه بيشترين وقت زندان را در زندان لاهيجان بودم. در اسفند 66 كه در انفرادی بودم منو به بند عمومي منتقل كردند، فردا صبح ديدم كه يك مجموعه انتقال داره در زندان انجام ميشه از جمله در…
ادامه مطلب